برای رشد فردی و سازمانی باید با توجه تیپ رفتاری و آرزوی هایی که داریم باید مهارتهای مختلف کسب کنیم که در دوره های تعریف شده ” از کارآفرینی تا بازآفرینی “ تمامی نیازهای فردی و سازمانی متقاضی تامین می گردد .
افراد و سازمانهای موفق آنهایی هستند که یادگیرنده باشند .
یادگیری سازمانی عبارت است از تمامی روش ها، سازوکارها و فرایند هایی که درون سازمان، به منظور تحقق یادگیری، به کار گرفته می شوند. در بحث از سازمان یادگیرنده، نظام ها، اصول و ویژگی های سازمانی که به عنوان هویت جمعی یاد می گیرند و اقدام به تولید می کنند، بررسی می شوند.
یادگیری سازمانی به چگونگی وقوع یادگیری سازمانی به معنی مهارت ها و فرایند های ساخت و بهره گیری از دانش اشاره دارد. در این معنی، یادگیری سازمانی تنها یک بعد یا عنصر از سازمان یادگیرنده است.
توانمندسازها:
عوامل توانمند ساز در مدل ها و نگرش ها و شرایط گوناگون متفاوت هستند، اما چهار عامل عمومی عبارت اند از:
– راهبردها و سیاست ها:
با اتخاذ سیاست های عمدی و آگاهانه، یادگیری آگاهانه می شود. در واقع مدیریت سازمان باید به صورت روشن و صریح اشتیاق و ارادة خود را به مدیریت آگاهانة یادگیری نشان دهد. این امر باید در چشم انداز و راهکار ها متجلی شود. در واقع، در چنین سازمانی، یادگیری باید به ارزش تبدیل شود و بیانیة ارزش ها پشتوانة چنین ارزشی است.
– رهبری:
رفتار و اعمال رهبران و مدیران سازندة فرهنگ است. رهبر هر سازمان یادگیرنده باید ویژگی هایی داشته باشد که مشوق و فرهنگ ساز یادگیری باشند، از جمله:
داشتن چشم انداز، ریسک پذیری، توانمند سازی، ذهن باز و روشن، توان مربیگری دیگران.
– مدیریت بر افراد (فرایند های منابع انسانی):
افراد در سازمان ها هر روزه درگیر عملیات جاری هستند. فرایند ها و عملیات جاریِ مؤسسات باید حامی و مشوق یادگیری باشند. برای مثال، برنامه های توسعه و ضوابط ترفیع باید به منظور یادگیری طراحی شوند. البته چنین روش هایی به تغییرات فرهنگی نیز نیاز دارند.
– استفاده از فن آوری اطلاعات:
فن آوری اطلاعات یکی از مهم ترین و مؤثرترین توانمندسازها در سازمان های یادگیرنده است. به طوری که می توان ادعا کرد حتی در صورت وجود سایر توانمند سازها، بدون فن آوری اطلاعات، تحقق سازمان یادگیرنده ناقص و تا حدی غیر ممکن خواهد بود.
بزودی میزبانتان خواهم بود
نویسنده: دکتر اعتماد هژبرالساداتی