اشتغال نقش بسیار مهمی در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. علاوه بر تامین نیازهای زندگی باعث احساس امنیت و هویت مثبت میشود. عوامل گوناگون درونی و بیرونی ممکن است محیط کار و ادامه اشتغال را فعالیتی نامطلوب و طاقتفرسا کنند و ادامه آن را با مشکل جدید مواجه سازند. در این حالت شاغل دچار فرسودگی می گردد که با علائمی نظیر بیرمقی، دلزدگی ازکار، خستگی مفرط، احساس ناتوانی در انجام کار همراه است.
برخی صاحب نظران استرس شغلی را با فرسودگی شغلی یکسان می دانند. در مقابل پینز و آرون سون فرسودگی را از عواقب مهم استرس قلمداد کرده اند. خستگی ناشی از استرس شغلی در وهله اول توان جسمی را مختل می سازد، درحالی که خستگی حاصل از فرسودگی شغلی باعث کاهش احساسات و انگیزه و تضعیف روحیه ادامه اشتغال میشود.
فرسودگی شغلی تعاریف متعددی دارد برخی از تعاریف عبارتند از:
” نوعی خستگی همراه با احساس ناکامی که بر اثر تلاش بیش از حد در انجام وظایف شغلی به وقوع می پیوندد؛ آسیب جدی شغلی که بر اثر احساس فشار مستمر از اشتغال به وجود میآید و مانع از احساس رضایت شغلی می شود. جذاب نبودن شغل، دلسردی در انجام وظایف، درگیری با ارباب رجوع از نشانههای فرسودگی شغلی محسوب میشوند.
مولفه های فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی سه مولفه اصلی دارند که عبارتند است:
۱. خستگی:
از دست رفتن انرژی و خستگی آوری کار
۲. مسخ شخصیت:
بی تفاوتی و نادیده گرفتن ارباب رجوع
۳. کاهش درآمدی و احساس عدم موفقیت.
برخی صاحب نظران این سه مولفه را مراحل فرسودگی شغلی می دانند و معتقدند که فرد در وهله نخست احساس از کار افتادگی و بی کفایتی می کند؛ در مرحله دوم نسبت به انجام وظایف شغلی خود بی تفاوت می شود، و در مرحله سوم در کارش ناموفق میگردد، شکست میخورد و فرسودگی شغلی را تجربه می کند.
مراحل فرسودگی شغلی
به نظر عده ای دیگر، مراحل فرسودگی شغلی عبارتند از:
۱. کاهش نیروی مقابله با محیط
۲. احساس خستگی و نارضایتی
۳. بروز خشم و افسردگی
۴. احساس بدبینی به دیگران
۵. تجربه فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی به به سه نوع حاد، مزمن و خاص تقسیم بندی می شود.
فرسودگی شغلی حاد نتیجه یک ضربه روانی ناشی از شرایط محیط کار و یا خارج از آن است. فرسودگی مزمن یک واکنش طولانی مدت و مستمر مرتبط با استرسهای کاری است. در نهایت فرسودگی شغلی خاص مخصوص شخصیت های آسیب پذیر است. بدین معنی، که اگر این نوع افراد در شرایط فشار زا قرار گیرند قادر به حل مسئله نیستند.
نویسنده: دکتر اعتماد هژبرالساداتی