توضیحات
در مقدمه کتاب می خوانید :
همواره یکی از اساسیترین مشغولیتهای ذهنی اندیشمندان اجتماعی، بالندگی انسان بوده و خواهد بود. بهتدریج با پیچیدگی و سامانیافتگی نوین زندگی بر اساس سازمانها، پیوند روزافزون و عمیقتری بین انسان و سازمان برقرار شده است. همچنین رابطه مستقیم نحوه زندگی با علم و میزان دانائیهای همهجانبه، ما را به پیوستگی سه عنصر انسان، سازمان و آگاهی رهنمون میسازد. بهگونهای که بالندگی انسان منوط به بالندگی سازمانهایی است که سراسر حیات او را احاطه کردهاند، همچنین منوط به داناییهایی است که سازنده بینش، گرایش، تکنولوژی، انسان و سازمان میباشند.
دانائیهای تعمیمیافته به درک فلسفی از هستی و سازمان، منجر به کاوشهای علمی در عرصههای گوناگون از جمله، چگونگی سامان سازمانها و آینده آنها، شده است.
“حرکت”، “انسان” و “سازمان” صرف نظر از مناقشات و تحولات مختلف در تعیین دقیق چیستی آنها، سه واقعیت انکارناپذیر و بزرگی هستند که زندگی ما را احاطه کردهاند و تحت تأثیر خویش قرار میدهند آنها سهم بسزایی در شکلدهی به اَبَر سیستم هستی دارند.
کلیت و عمومیت حرکت (تغییر) و جداییناپذیر بودن وجود و حیات مخلوقات از حرکت سبب شده تا حیات ابر سیستم هستی و سیستمهای فرعی موجود در آن از جمله، سیستم سازمان، انسان و حتی ذرات کوچک (بر اساس نظریه مورد استناد این پژوهش) دارای ذاتی بهشدت ناآرام و دستخوش تحولاتی هدفمند و در تعاملی خردمندانه باشند.
همواره یکی از اساسیترین مشغولیتهای ذهنی اندیشمندان اجتماعی، بالندگی انسان بوده و خواهد بود. بهتدریج با پیچیدگی و سامانیافتگی نوین زندگی بر اساس سازمانها، پیوند روزافزون و عمیقتری بین انسان و سازمان برقرار شده است. همچنین رابطه مستقیم نحوه زندگی با علم و میزان دانائیهای همهجانبه، ما را به پیوستگی سه عنصر انسان، سازمان و آگاهی رهنمون میسازد. بهگونهای که بالندگی انسان منوط به بالندگی سازمانهایی است که سراسر حیات او را احاطه کردهاند، همچنین منوط به داناییهایی است که سازنده بینش، گرایش، تکنولوژی، انسان و سازمان میباشند.
دانائیهای تعمیمیافته به درک فلسفی از هستی و سازمان، منجر به کاوشهای علمی در عرصههای گوناگون از جمله، چگونگی سامان سازمانها و آینده آنها، شده است.
“حرکت”، “انسان” و “سازمان” صرف نظر از مناقشات و تحولات مختلف در تعیین دقیق چیستی آنها، سه واقعیت انکارناپذیر و بزرگی هستند که زندگی ما را احاطه کردهاند و تحت تأثیر خویش قرار میدهند آنها سهم بسزایی در شکلدهی به اَبَر سیستم هستی دارند.
کلیت و عمومیت حرکت (تغییر) و جداییناپذیر بودن وجود و حیات مخلوقات از حرکت سبب شده تا حیات ابر سیستم هستی و سیستمهای فرعی موجود در آن از جمله، سیستم سازمان، انسان و حتی ذرات کوچک (بر اساس نظریه مورد استناد این پژوهش) دارای ذاتی بهشدت ناآرام و دستخوش تحولاتی هدفمند و در تعاملی خردمندانه باشند.
بخش دیگری از واقعیت هستی انسان است، کمالجویی، استعداد و قدرت آفرینندگی انسان (در پرتو آگاهی، اراده و عمل)، قدرت روزافزونی را برای بشر به ارمغان آورده است.
بهطوریکه او میتواند محکوم و مقهور رویدادها و محصور در جبرها نباشد، بلکه خالق و حکمران نسبی دنیای بیرونی و دنیای درونی خویشتن خویش باشد.
شاید بتوان گفت واقعیت سازمانها نیز قدمتی به بلندای زندگی بشریت در این کره خاکی دارد. کنونه، عرصه حیات فردی و جمعی بیش از پیش به سیستم سازمانها، مرتبط و وابسته میگردد. آنچه مشهود و قابللمس است اینکه، هرروز به تناسب پیشرفت علوم و تکنولوژی و افزایش اندوختههای تجربی، بشر به گستره، پیچیدگی، انتظارات و نیز کارآمدی سازمانها افزوده میشود.
البته، در اصل بنیادین حرکت ذاتی رو به تکامل و انسان دارای نقش در مقوله سازمان پیوند دارند و دست یازیدن به شناخت بهتر و رهیابی هریک از عوامل فوق با توجه به اثر متقابل انسان و سازمان، بشریت را در دستیابی به تراز بالاتری از سطح بالندگی انسانمدار یاری میرساند.
فهرست مطالب
بخش اول: مقدمهای بر مهندسی مداوم سازمان
فصل اول کلیات
بخش دوم: نگرش کلی به سازمان جهان و تحول
فصل دوم ابر سیستم هستی
فصل سوم نگرش کلی به تحول و بهبود سازمان
بخش سوم: نگرش کلی به انسان
فصل چهارم انسان از نگاه استعدادها و نقشها
فصل پنجم ارتقاء تراز منابع انسانی
بخش چهارم: ابعاد و مؤلفههای مهندسی مداوم سازمان
فصل ششم خلاقیت و نوآوری
فصل هفتم انگیزش
فصل هشتم ارتقاء سطح رفتار انسانی
فصل نهم مشارکت
فصل دهم ساختار سازمانی
فصل یازدهم تکنولوژی
فصل دوازدهم سیستمها و روشها
بخش پنجم: یافتهها و نتایج
فصل سیزدهم تئوری مهندسی مداوم سازمان
بخش ششم: (C.E.O) در قلمرو عمل
فصل چهاردهم نمونه از کاربرد (.C.E.O) در درمان بیماریهای مدیریت
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.