نامگذاری و ساختار سازمانی در اقتصاد عاطفی

نامگذاری و ساختار سازمانی در اقتصاد عاطفی

برقراری ارتباط میان ایده ها و نظرات ارائه شده در حیطه سازمان و بازار به ساده ترین روش ممکن در اقتصاد مصرف‌کننده محور جدید از چنان جایگاهی برخوردار شده است که شایسته است نظام‌های نامگذاری در سازمان‌ها، روش هایی که شرکت ها آنها را به منظور نامگذاری واحد ها، قسمت ها و محصولات محصولاتشان انتخاب می کنند، انعکاس دهنده نوعی مدل عاطفی باشند که آمیخته با انسان دوستی و مردم داری است و به ایده ها اجازه می دهد تا آزادانه میان سازمان‌ها و مردم به گردش درآید.

استراتژی های هویت سازمانی به منظور انطباق با رویکرد اقتصاد جدید باید خود را ترقی دهند تا بستر فرهنگی، اجتماعی وسیع تری را از طریق رویکردی گفتگو محور- درونی و بیرونی که مشوق هر ارتباطی باشد-  شامل شوند.

 اکثر برنامه‌ها از ماهیتی بالا به پایین، رویکردی مبتنی بر نگاه به درون و حداقل توجهات به نظرات مردم، و چارت های سازمانی که از پرداختن به این عوامل انسانی مهم عاجزند، برخوردار می باشند.

چارت سازمانی

 معماری برند رالف لارن، نکات جالب و تعجب برانگیز است. تعداد برندها و زیر برندهایش چنان زیاد است که باعث کمرنگ شدن نقش طراح اصلی آن شده است. از پلو گرفته تا چیپس و از چیپس تا پلو اسپرت، پلو جینز و دابل آر ال، رالف لارن، آر سکن ال، و غیره کل سیستم برند بر پایه تفکر سازمانی مبتنی بر توزیع تنظیم شده است که قادر است از منظر بازار از این برندها کمال بهره برداری و استفاده را ببرد. این برنامه های هویت ساز کمتر انعکاس دهنده  پویه های انسانی موجود در اقتصاد جدید است که باعث می‌شوند شرکت ها متناسب با یک مدل ارتباطی تشویق کننده ارتباط بنیان نهاده شوند.

مدل های حیاتی تر و مردم گرایانه، زمینه را برای آسان سازی ارتباط با مصرف کننده و همچنین رواج فرهنگ گفتگو در داخل و خارج از سازمان فراهم هم می کنند.

 

نویسنده: دکتر اعتماد هژبرالساداتی