افزایش جمعیت بشر نگران کننده است، پیش‌بینی آینده غیر ممکن. با وجود تمام تلاش ها مغز قادر به محاسبه و یا پیش‌بینی این جهان نیست، اگر بتوان احساسات را به عنوان یک گزینه مفید به ماشین حساب ها اضافه کرد،
مغز این هرج و مرج را دوست ندارد که به این بحث مربوط شود که چرا از همان ابتدا دستگاه‌هایی ایجاد می‌شوند که عدم قطعیت را کاهش دهند و یا خلق اصول سازمانی را برای اهداف مطمئن مانند مذهب و ملیت که اندکی عدم قطعیت آینده را کمتر می سازند.
اصول سازماندهی قرارداد ها ، باورهای ساده هستند که اختراع آنها هزینه ای ندارد، ولی هرج و مرج ساختاری آن ها هزینه بر است ( یک مملکت ،یک شاه ،ده فرمان ، قانون اساسی،یک کلیسا ،یک سلسله مراتب ،قوانینی برای احترام ،یک داستان خیالی و…) جریان بیش از حد اطلاعات دریافتی مغز فیلتر میشود، اما در نهایت می فهمیم که خیر و شر یعنی چه کدام را باید انتخاب کنیم و… جمعیت افرادی با بیشترین میزان تحصیلات سعی می کنند سیستم ارزشی خود را داشته باشند- البته انجام آن همیشه کار آسانی نیست.
آزادی مطلق به معنای اضطراب مطلق است. چند قطره باور می تواند همه چیز را بهتر کند.
برای گرد آوردن پیروان یک برند، درست مانند یک ملت یا یک پرچم، یک عدد قوانین، و ترکیبی از دشمنان و ساختمان ها ، ساخته می شود. همه جا را بگردید:
اگر یک برند فاقد یکی از شش ستون زیر باشد که معرف”یک جهان ذهنی” هستند این حباب می ترکد.
مشتریان باید جهان شما را در آغوش بکشند. مغز باید بین افسانه و واقعیت سر در گم شود.
شش ستون یک جهان ذهنی عبارتند از:
- یک نماد ساده ، مانند قدرت اپل و یا لوگوی مشهور نایک
- یک چیز برگزیده ، یک الهه ساخته شده به دست بشر – برای مثال یک گاوچران ، یک فرد چاق ، یک دلقک ، یک سرهنگ
- دستورالعمل یا که قوانین، به عنوان مثال کد قوانین مک دونالد
- یک داستان افسانه‌ای و یک راز ، برای مثال داستان افسانه ای کوکاکولا و فرمول مخفی آن
- یک دشمن مشترک ، به عنوان مثال چاقی ، خستگی و یا انزوای اجتماعی
- آداب و رسوم ، برای مثال یک درجه، یک حزب ، یک سرود ملی یا یک فرهنگ محلی مطبوع
شما برای برند سازی کسب و کار خود آیا زیر ساختهای شش ستون فوق را طرح ریزی کرده اید ؟
آیا برای کسب سهم عاطفی در بین مشتریان خود ؛ سناریو ساخته اید ؟
آیا داستان جذاب و جالبی برای معرفی برند خود نوشته اید؟
اگر پاسخ مثبتی برای سوالات فوق ندارید ، شما در مسیر صحیح برندسازی قرار نگرفته اید !! لطفا سریع تغییر مسیر دهید .
نویسنده: دکتر اعتماد هژبرالساداتی
