استراتژی های تدافعی را چه زمانی باید برگزید و به کار گرفت؟

استراتژی

مقدمه

همیشه انتخاب استراتژی های مناسب برای سازمان ها مشکل و تا حدودی پیچیده است. دوستانی که با انواع استراتژی ها آشنایی دارند در هنگام تدوین و انتخاب استراتژی ها با این مسئله روبرو می شوند که

کدام استراتژی نسبت به دیگر استراتژی ها، مناسب شرایط فعلی است؟

روش های گوناگونی جهت انتخاب استراتژی ها ارائه گردیده است که با به کارگیری آنها می توانید استراتژی هایی را طراحی و تدوین کرده و مناسب ترین آنها را انتخاب نمایید. در این مطلب، موقعیت هایی مطرح می گردند که متناسب با آن وضعیت ها، استراتژی های دفاعی برای اجرا توصیه می گردند.

به عنوان مثال اگر کسب و کار شما شامل چند شرکت و بخش های گوناگون می باشد و یکی از این قسمت ها دچار مشکلات متعدد عملکردی و مالی می باشد و تلاش های شما تاکنون برای بهبود وضعیت آن نتیجه نداشته است بهتر است از یکی از استراتژی های دفاعی مانند واگذاری استفاده کرده و آن واحد ضررده را به دیگران بفروشید.

مشابه موقعیت فوق وضعیت های دیگری نیز ممکن است برای سازمان شما پیش بیاید که متناسب با آن شرایط استراتژی های مناسب توصیه می گردند. البته امیدوارم سازمان و کسب و کار شما در این گونه موقعیت ها که خیلی هم خوشایند نیست قرار نگیرد اما به هر حال فعالیت اقتصادی و وضعیت بازار و محیط فعالیت شرکت ها فراز و نشیب دارد و شما باید نسبت به موقعیت های گوناگون احتمالی و تدابیری که باید بنا به متقضیات اتخاذ نمایید آگاهی لازم را کسب نمایید.

 

استراتژی های تدافعی شامل استراتژی های زیر می باشند.

  1. استراتژی مشارکت
  2. استراتژی کاهش
  3. استراتژی واگذاری
  4. استراتژی انحلال

استراتژی تدافعی در سازمان

استراتژی مشارکت

  1. هنگامی که یک موسسه خصوصی با یک شرکت عمومی (سهامی عام) اقدام به مشارکت نماید

در این مشارکت وضع به گونه ای است که شرکت تازه تأسیس می تواند از مزایای زیادی برخوردار شود. این مزایا عبارتند از مالکیت خصوصی، رابطه بسیار نزدیک بین مالکان، بهره مند شدن از مزایای ناشی از شرکت های عمومی مانند داشتن حق انتشار سهام جدید به عنوان منبعی برای تأمین سرمایه.

گاهی می توان در یک مشارکت خصوصی از امتیاز منحصر به فرد این شرکت ها استفاده کرد. یعنی از یک سو دارای مالکیت خصوصی است و از سوی دیگر تحت تملک عموم است و این پدیده موجب هم افزایی بین این دو شرکت می شود.

 

  1. هنگامی که یک شرکت محلی بتواند با یک شرکت خارجی مشارکت تشکیل دهد

طرف مشارکت می تواند در کشور خارجی از مدیریت محلی استفاده نماید و بدین گونه از خطرهای ناشی از اعزام مدیران کم تجربه در سطح بین المللی بکاهد و از سوی دیگر از ضربه های ناشی از عداوت یا دشمنی کارکنان کشور میزبان مصون بماند.

ضمنا این موقعیت می تواند در سطح کشوری نیز به وجود آید و اگر سازمانی دارای شرکت های گوناگون در استان های مختلف می باشد استفاده از استراتژی مشارکت با دیگر شرکت های مشابه در آن منطقه و همچنین مدیران بومی مزایای بهتری را به ارمغان خواهد آورد.

 

  1. هم افزایی توانمندی های شرکت های رقیب

هنگامی که شایستگی ها و ویژگی های برجسته دو شرکت رقیب می تواند در هم ادغام شود. این موقعیت پدیده ای کامل به وجود می آورد. البته توجه داشته باشید که این ویژگی ها باید مکمل یکدیگر باشند نه اینکه صرفا مشابه باشند.

 

  1. هنگامی که یک طرح به صورت بالقوه بسیار سودآور است

تصور کنید که طرح توجیهی مناسبی تهیه شده اما به منابع بسیار سنگینی نیاز دارد و دارای ریسک های جدی و مخاطرات بسیار زیادی است. منطقی باشید و وسوسه سود زیاد را از خود دور کنید. توصیه می شود که هم سود و هم زیان احتمالی ناشی از تحقق یافتن ریسک ها را با دیگران قسمت کنید.

 

  1. هنگامی که دو یا چند شرکت کوچک تر توان رقابت با یک شرکت بزرگ را نداشته باشند

یک استراتژی منطقی این است که شما هم بزرگ شوید. تنها بزرگ شدن، مقداری سخت است اما یک کاسه کردن دارایی ها و توانایی های دو یا بیشتر سازمان های کوچکی که هم اکنون توان رقابت با یک شرکت بزرگ را ندارند آنها را بسیار قدرتمندتر خواهد نمود.

 

  1. هنگامی که در بازار به شدت احساس نیاز می شود که باید نوعی فن آوری جدید به سرعت عرضه شود

در صورتی که شما توان مالی، مدیریتی و تکنولوژیکی تهیه یا ایجاد فن آوری جدیدی را ندارید از راه مشارکت آن را به دست آورید.

 

استراتژی کاهش

  1. هنگامی که یک سازمان دارای یک ویژگی بسیار مشخص و متمایز می باشد و کامیاب نبوده است

این سازمان نتوانسته است پس از چند سال به هدف های بلندمدت و یا کوتاه مدت خود دست یابد، در حالی که مزیت یا مزایایی خاص را دارا بوده است.

 

  1. هنگامی که در یک صنعت، سازمانی از نظر رقابت در وضعی بسیار ضعیف قرار دارد.

پرواضح است که باید سطح فعالیت های خود را کاهش دهد.

 

  1. سازمانی بدون نقاط قوت و با نقطه ضعف های زیاد

هنگامی که عدم کارایی، سودآوری اندک، روحیه پایین کارکنان و فشارهای سهامداران برای بهبود عملکرد موجب فلج شدن سازمان شود، بهتر است استراتژی کاهش در دستور کار قرار گیرد.

 

  1. هنگامی که سازمان برای رویارویی با عوامل بیرونی و یا مسائل درونی از نظر سرمایه دچار کمبود باشد

هنگامی که سازمان به دلیل کمبود منابع مالی نمی تواند از فرصت های خارجی بهره برداری کند، تهدیدات خارجی را به حداقل برساند، از نقاط قوت داخلی سود ببرد و یا به کم کردن و کاهش دادن نقاط ضعف خود بپردازد.

تصور کنید که مدیران استراتژیک سازمان نتوانسته اند ظرف چندین سال از عهده حل مسائل فوق برآیند، می توانید کاهش سطح فعالیت ها را در پیش بگیرید ضمن آنکه همیشه راه های دیگری نیز پیش روی شما می باشد مانند اینکه می توانید آن ها یعنی مدیران ارشد فعلی را با افرادی شایسته تر جایگزین نمایند و راه های برون رفت دیگری را نیز امتحان کنید.

 

  1. هنگامی که رشد سازمان دارای چنان سرعتی بوده است که ناگزیر به کاهش می گردد

همیشه به دلیل شرایط نامناسب نیست که باید کاهش را برگزینید، بعضی مواقع آنقدر سازمان به سرعت در حال رشد کردن و بزرگ شدن می باشد که باید روند توسعه را قدری کنترل کرد و آن را منطقی نمود تا بتوان ابعاد مختلف رشد و توسعه سازمان را متناسب نمود.

 

استراتژی واگذاری

  1. هنگامی که سازمان از استراتژی مبتنی بر کاهش استفاده کرده است ولی در این راه ناتوان مانده و نتوانسته به هدف های اصلاحی مورد نظر دست یابد.
  2. هنگامی که یکی از بخش های شرکت به منابع زیادی نیاز دارد

بسیار بیشتر از آنچه شرکت می تواند تأمین نماید.

  1. هنگامی که یک بخش شرکت، مسئول عملکرد ضعیف کل شرکت قلمداد شود
  2. هنگامی که یکی از بخش های شرکت با بقیه سازمان سازگار نباشد، یعنی وصله ناجور باشد

به سبب وجود بازارها، مشتریان، مدیران، کارکنان، ارزش ها یا نیازهای متقابل چنین وضعی به وجود خواهد آمد.

  1. هنگامی که شرکت به سرعت، نیاز به مقدار زیادی پول نقد داشته باشد

زمانی که سازمان نمی تواند مقدار زیادی پول نقد را به سرعت از منابع دیگر تهیه کند چاره ای جز این نخواهد داشت که بخش یا بخش هایی از شرکت را واگذار نماید.

 

استراتژی انحلال

  1. هنگامی که یک سازمان به صورت همزمان از دو استراتژی کاهش و واگذاری بخش هایی از شرکت استفاده کرده است

و این در حالی است که هیچ یک از این دو، به تنهایی موفق نبوده اند.

  1. هنگامی که تنها راهی که برای شرکت باقی مانده است این است که اعلان ورشکستگی کند

که در آن حالت انحلال شرکت بدان معنی است که می توان به صورتی منظم و برنامه ریزی شده از محل فروش دارایی های شرکت به مقدار قابل ملاحظه ای پول نقد دست یافت. شرکت می تواند از نظر قانونی اعلام ورشکستگی کند و سپس برای تأمین سرمایه مورد نیاز، بخش هایی از شرکت را به فروش برساند.

  1. هنگامی که سهامداران شرکت چنین بپندارند که از طریق فروش دارایی های شرکت، زیان حاصل به کمترین مقدار ممکن خواهد رسید

 

 

نویسنده : حسین عبدی

منبع : مدیریت استراتژیک – فرد . آر . دیوید